شروین رمضانی| شهرآرانیوز، وضعیت تیم ملی ایران در آستانه بازی با سوریه و شروع رقابت برای رسیدن به جام جهانی قطر مطلوب به نظر نمیرسد. سرمربی و دستیار اولش به همراه مربی گلرها کرونا گرفتهاند، اردوی نصفه و نیمهای با مربیان عاریهای برگزار شده و حالا بدون هیچ بازی تدارکاتی به مصاف سوریه و عراق خواهیمرفت.
۸ مرداد پرسپولیس قهرمان ایران شد و پرونده لیگ برتر بیستم بسته شد، ۱۸ مرداد هم با برگزاری دیدار استقلال و فولاد، پرونده جام حذفی ایران در فصل ۱۳۹۹/۱۴۰۰ بستهشد، اما باز هم خبری از آغاز اردوی تیم ملی نشد. این اتفاقات در شرایطی رقم خورد که عراق، یکی از اصلیترین رقبای ما برای صعود به قطر، دیک ادووکات سرشناس را به عنوان سرمربی انتخاب کرد، در اسپانیا و ترکیه اردو زد و بازیهای تدارکاتی مختلفی هم برگزار کرد.
سرانجام تیم ملی ۴ شهریورماه بالاخره نخستین اردوی خود را با بازیکنان داخلی که مشخص بود اغلب خط خواهندخورد استارت زد، اما اسکوچیچ کجاست؟
سرمربی تیم ملی گرچه ۲ دوز واکسن را دریافت کردهبود، اما به کرونا مبتلا شد. نکته جالب توجه اینکه فقط چند روز قبل از اعلام ابتلای مربی کروات، او در برنامهای تلویزیونی حضور یافتهبود. بهتر نیست فدراسیون فوتبال پاسخ دهد برای حفظ سلامتی سرمربی و از آن مهمتر، حفظ نظم تیم ملی و دچار نشدن به چنین شرایط بدی، بهتر نبود سرمربی کروات را در آستانه رقابتهای مقدماتی جام جهانی کمی کنترل میکردند؟ بد نیست اسکوچیچ هم پاسخ دهد واقعا برنامه ستاره ساز مهمتر بود یا تیم ملی یک مملکت؟ اگر چنین رفتاری از سوی دالیچ در کرواسی سر می زد چه برخوردی با وی می شد؟
مضحکترین و تلخترین قسمت ماجرا، اما نظارت ویدئویی اسکوچیچ بر تمرینات ملیپوشان نبود. اگر تست PCR او، هاشمیان و مربی گلرهای تیم ملی اگر مثبت باقی بماند، این ۳ نفر شانس حضور در دوحه را از دست خواهندداد و باید از تلویزیون بازی ایران و عراق را ۱۶ شهریورماه تماشا کنند.
در فاصله کمتر از ۱ ماه تا آغاز رقابتهای تیم ملی ۲ مصدومیت بدموقع، دردسرساز شد. مرتضی پورعلیگنجی، در یکی از دیدارهای شنژن چین از ناحیه رباط صلیبی آسیب دید تا مدتها از فوتبال دور باشد. به جز پورعلی، حاجصفی، کاپیتان تیم ملی هم در اردوی تیم یونانی با مصدومیت روبهرو شد تا ۲ بازی اول تیم ملی را از دست بدهد.
قبل از این ۲ بازیکن عارف غلامی، دیگر مدافعی که مدتی است توسط اسکوچیچ به تیم ملی دعوت میشود، از ناحیه رباط صلیبی مصدوم شد تا وضعیت کمی بغرنج شود.
اسکوچیچ تصمیم گرفت به جای مدافعان مصدومش به سیاوش یزدانی، صالح حردانی و عارف آغاسی اعتماد کند و آنها را به تیم ملی دعوت کرد.
هرچند ترکیب تیم ملی قابل پیش بینی است و بعید است به زبیر نیک نفس، محمد کریمی و یاسین سلمانی بازی برسد، اما این اسامی در کنار ۳ مدافعی که به اردو دعوت شدند، صدای منتقدان را درآورد.
همزمانی این اتفاقات با نقل و انتقالات تابستانی، صدای منتقدان اسکو را درآورد، اما آیا واقعا ارتباطی در این میان وجود داشت؟ آیا ایجنتها در لیست تیم ملی دست میبرند؟ دلیل برگزاری اردو با صرفا بازیکنان لیگ برتری که اکثرا هم جای خود را به لژیونرها دادند و خط خوردند، چه بود؟
آنچه مبرهن است اینکه اقدامات صورت گرفته برای آماده سازی تیم ملی در آستانه رقابتهای مقدماتی جام جهانی ابدا در شان تیم ملی فوتبال ایران نبوده و نیست. در مقایسه با سایر رقبا نه مربی به نامی جذب کردیم، نه اردوی خاصی برگزار کردیم و نه حتی بازی تدارکاتی در نظر گرفتیم. بد نیست امروز که در آستانه بازی با سوریه و عراق هستیم، فلشبکی بزنیم به گذشته.
منتقدان کیروش از او بابت دعوت بازیکنانی مثل مجید حسینی، محمدرضا خانزاده و حسین کنعانیزادگان انتقاد میکردند، اما کنعانی، خانزاده و کنعان امروز کجا هستند؟ اگر کنعانی با مباحث غیرفوتبالی به تیم ملی دعوت میشد، چرا هواداران پرسپولیس از رفتن او به لیگ قطر ناراحت شدند؟ ایا او از ارکان موفقیت پرسپولیس در ۲ سال اخیر نبود؟
مجید حسینی لژیونر چطور؟ خانزاده در سالهای اخیر در تیمهایی که بوده ایا عملکرد بدی داشته؟ آیا خانزاده جام جهانی ۲۰۱۸ یا جام ملتهای ۲۰۱۵، ضعیفتر از امثال حردانی و آغاسی و نیک نفس بود؟ چطور آن روزها منتقدان کیروش از تهران تا کپنهاگ و لندن از تیم ملی و شخص سرمربی تیم ملی انتقاد میکردند و انواع و اقسام وصلهها را به کیروش میزدند، اما این روزها سکوت اختیار کردهاند؟
باند عجیب و غریبی که مدعی بود تیم ملی آرژانتین درخواست بازی دوستانه با ایران داده و این درخواست توسط کیروش رد شده، چرا این روزها ساکت است؟ چرا تیم ملی از سه شنبه، ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ تا به امروز حتی یک بازی دوستانه برگزار نکردهاست؟ آیا برگزاری بازی دوستانه بیاهمیت است و هیچیک از سرمربیان ملی و باشگاهی در دنیا به این نکته نرسیدهاند، به جز اسکوچیچ؟
آنهایی که برگزاری دیدار با تیمهای درجه ۲ و ۳ را در دوران کیروش به باد انتقاد میگرفتند چرا امروز در قبال عدم برگزاری حتی ۱ بازی دوستانه در ۵، ۶ ماه اخیر سکوت کردهاند؟
حضور کریم باقری و خانبان در ۲ تیم پرسپولیس و تیم ملی حرفهای است؟ در کجای دنیا مربی عاریهای برای تیم ملی کشورشان استخدام میکنند که ما کردیم؟ کاش عزیزی خادم که قرار بود انقلابی در فوتبال ایران! رقم بزند، توضیح دهد دقیقا با چه متر و معیاری از کجا الگوبرداری کردهاست.
آخرین مورد عجیب هم حضور ۲، ۳ هفتهای ابراهیم میرزاپور در اردوی تیم ملی به عنوان مربی گلرهای موقت بود. اتفاقی که به خاطر ابتلای مربی گلرهای خارجی تیم ملی به کرونا رقم خورده تا سنگربان سابق تیم ملی حالا در نقش مربی گلرها به اردو اضافه شود.
باید همه برای موفقیت تیم ملی در این شرایط خاص کشور دست به دعا برداریم و همدل باشیم، اما قطعا لازم است پاسخ این سوالات داده شود.